مرد بنفش

بنفش بپاش بر این خاکستر!

۳۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است.

انقدر باحاله که

به نام خدا
متالیکا رو میگم! یه آهنگ جدیدی دارن به اسم here comes revenge اولش میگه:
little grave i'm grieving, I will mend you
sweat revenge I'm dreaming, I will end you
انقدررررررر تأثیرگذاره که می‌‌‌‌‌خوام پاشم برم یکیو بکشم هر چند خیانتی در کار نیست :|
حالا از این که بگذریم، چرا تکرار تمومی نداره؟! ناموصن، پابوسن، چرا آخه؟! کی پاسخگوئه؟! تا کِی من بشینم جلوی صفحه‌ی لعنتی رایانه و با آهنگایی که بیش‌تر از صدبار گوش دادم هدبنگ بزنم و الکی وانمود به شادی کنم؟! خستما میدونی، ولی این خستگی ریشه‌ی وراثتی داره :| پس جدی نمی‌گیرمش. زندگی جالبیه. سختیاش تموم می‌شه خب. همه چی که همینجوری نمی‌مونه. اصن قرارمون هم این نیس.
حافظا دهانت سرویس باد! چندین قرن گذشته و هنوز «ما ز یاران چشم یاری داشتیم/خود غلط بود آن‌چه می‌پنداشتیم» مصداق داره :)) رفیقی که سه روز یه سلام هم بهت نکنه، رفیقه؟!؟!

بال بال

به نام خدا

روزی به آسمانت، آسمان شهر خرابت پرواز کن؛ پر باز کن. به روشن‌ترین خاکستر وجودت کورسوی بنفش امید را ببین. قصه‌ای دگر از پروانگی، از جنس دوبارگی!
آغاز کن بال بال زدن را نه در منجلاب چشمان مردم که بر آبی بی‌انتهای دریای بالای سرت.
«ژرف آژنگ»

انصاف نیست

به نام خدا
خب معلومه! اگه انصاف بود که‌ اسمشو میذاشتن عمود منصف :/
ای کاش منم کامران نجف زاده بودم و با یه خداحافظی به خواسته‌م می‌رسیدم. البته اون آمریکا رو دوست داشت اما من به کسی که خودم نمی‌دونم کیه دل بستم. حرف از غیر منطقی بودنش نزن که به منطق خودت هم خدشه وارد می‌کنماااااا. د آخه پلنگ من، عشق مگه منطق داره؟! چیزی بگو که‌ بگنجه.
به زودی زود یه کانال می‌زنم توی تلگرام تا حال و احوال یهویی‌مو همونجا بنویسم نه توی قبرستون محترمی که‌ پره از اعضای مکتب فمینیسم اونم از نوع رادیکال D:

اهل ساعت

به نام خدا
بدان و آگاه باش تو هم مثل کریم مسلمون نیستی اگه سر ساعت صفر عاشقی آرزو بکنی. جمع کن این بساطو انصافن! جای آرزو کردن یه کم عمل کن. اهل عمل باش (!) و یه حرکتی در راستای بهبود خودت، دنیا و زندگی بزن توی این ساعت که بهت خبر می‌ده یه روز دیگه از عمرت گذشته.
سلامت و موفق باشی :)

یه کم فرق کرده وضعیت

به نام خدا
سلام :)
قبلتر از اینا - آقا دروغ چرا تا قبر آه آه آه - متنامو با فاصله می‌نوشتم که بره توی فهرست به‌روزشده‌های بیان. ولی حالا میخوام یوخده (یه خورده به گویش قمی) تغییرات ایجاد کنم. نمی‌دونم خوب می‌شه یا بد :/ ینی به عبارتی می‌خوام هر چی از ذهن عقب‌مونده‌م خطور کرد رو بیارم روی این صفحه. اصن هر چه بادا باد. هر چه هم نسیما نسیم [از فرط بیمزگی می‌خواهد خودش را با سیم موشواره‌ی رایانه از گُند حلق‌آویز کند]

با اجازه اومدیم :)

به نام خدا
سلاااااااااامممممممممم
حالتون خوبه؟ احوالتون خوبه؟ چه خبرا؟ نبودم یه چن وقت. هیچی عوض نشده از بیان :| فقط بعضیا رفتن که باعث ناراحتیه انصافن نباید میرفتن خو :((
با کوله باری از امید و آرزو اومدم. ینی یه کوله دارم توش پره امید و آرزوئه D:
بیمزه بازی همیشه خوبه، همممممیییییشششششهههه :)
با آرزوی سلامتی و موفقیت برای همگی
تا متن بعدی خدانگهدار :)